سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس نیکو بپرسد، بداند . [امام علی علیه السلام]
دیوارآرزو
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 9473
بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 12
........... درباره خودم ...........
دیوارآرزو
ستاره وسامان

........... لوگوی خودم ...........
دیوارآرزو
............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • داستان پرواز پروانه

  • نویسنده : ستاره وسامان:: 87/10/3:: 3:5 عصر

                                         

    یک روز ، سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد . شخصی نشست و چند ساعت به جدال پروانه برای خارج شدن از سوراخ کوچک ایجاد شده درپیله نگاه کرد . فعالیت پروانه متوقف شد ، به نظر می رسید تمام تلاش خود را انجام داده و دیگر نمی تواند ادامه دهد . آن شخص تصمیم گرفت به پروانه کمک کند و با قیچی پیله را باز کرد . پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما بدنش ضعیف و بالهایش چروک بود . آن شخص باز هم به تماشای پروانه ادامه داد چون انتظار داشت که بالهای پروانه باز ، گسترده و محکم شوند و از بدن پروانه محافظت کنند . اما هیچ اتفاقی نیفتاد ! در واقع پروانه بقیه عمرش به خزیدن مشغول شد و هرگز نتوانست پرواز کند .

    « چیزی که آن شخص با همه مهربانیش نمی دانست این بود که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن ،  راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بالهایش قرار داده بود ، تا پروانه بعد از خروج از پیله بتواند پرواز کند . »

    گاهی اوقات ، تلاش تنها چیزیست که در زندگی نیاز داریم .                                                      

    اگر خدا اجازه می داد که بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج میشدیم ، به اندازه کافی قوی نبودیم و هرگز نمیتوانستیم پرواز کنیم .


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ