1- بدانیم که زندگی همیشه عادلانه با ما برخورد نمی کند. آنچه مجبور به قبولش هستیم ، بپذیریم و مواردی را که قادر به تغییرشان هستیم تغییر دهیم.
2- قبل از انجام هر کاری درباره آن خوب فکر کنیم. یک لحظه بی دقتی سال ها پشیمانی و اندوه را به همراه می آورد.
3- در جست و جوی زیبائی موجود در زندگی ، طبیعت و مردم باشیم.
4- سپاسگذار دارائی های مادی خود ، مردم و لحظاتی که سپری می شوند ، باشیم.
5- تمام سعی و تلاش خود را برای بوجود آوردن سرگرمی های مفید به کار گیریم. این راه بهترین روش برای بوجود آوردن رشته های محبت بین دیگران و خودمان است و خاطرات زیبائی را ترسیم می نماید.
6- زمانی را به خود اختصاص دهیم و کاری را انجام دهیم که ار آن لذت می بریم و هیچ گونه احساس گناهی از انجام دادن آن نداشته باشیم.
7- دیگران را بدون قضاوت کردن درباره شان بپذیریم و بدانیم هر فرد با دیگری متفاوت است.
8- دیگران را ببخشیم ، زیرا دلخور بودن از دیگران بیشتر خود ما را می آزارد.
9- ذهن خودمان را برای دیده های جدید آماده کنیم و از سعی و تلاش نترسیم.
10- در ذهن خود برنامه هایی را تصور کنیم و به سوی چیزی که می خواهیم ، حرکت کنیم
شما همان چیزی هستید که فکر میکنید شما همان چیزی هستید که فکر می کنید و در عین حال می توانید نیازهایتان را نیز احساس کنید. پس هدفی والا برای خود تعیین کنید و در راه تحقق آن نهایت تلاشتان را به کار ببندید.
تمامی احساسات، عقاید و دانش ما به افکار درونی مان ـ آگاهانه یا غیرآگاهانه ـ بستگی دارد و چه بدانیم یا ندانیم تحت کنترل هستیم و می توانیم مثبت یا منفی، مشتاق یا بی تفاوت، فعال یا غیرفعال باشیم.
بزرگ ترین فرق بین مردم، رفتار و طرز برخورد آنان است. برای برخی، یادگیری لذتبخش و هیجان انگیز است، برای دیگران سخت و خسته کننده و برای بسیاری دیگر، یادگیری فقط کاری ضروری برای پیدا کردن شغلی مناسب محسوب می شود.
رفتارها و طرز برخورد ما در حال حاضر عادت نامیده می شود که به علت دریافت بازخورد از طرف والدین، دوستان، جامعه و خودمان شکل می گیرد و در واقع تصویری است از ما وجهان ما.
این رفتارها غالباً به وسیله گفتگوی درونی که مرتباً با خود ـ آگاهانه یا غیرآگاهانه ـ داریم، تقویت می شوند. در واقع اولین گام برای تغییررفتار، تغییر گفتگوی درونی ماست. یکی از روش های تغییر عبارت است از تعهد، کنترل وچالش.